اشتراک گذاری

اصطلاحات انگلیسی در رستوران

5/5 - (1 امتیاز)

فرض کنید در کشوری به جز ایران که مردم آن انگلیسی زبان هستند، می خواهید به رستوران بروید. شاید به اندازه ای انگلیسی بلد نباشید که بتوانید به راحتی با پرسنل صحبت کنید و غذا سفارش دهید. با این حال اگر اصطلاحات انگلیسی در رستوران را بلد باشید، موفق می شوید که کارتان را هرطور شده راه بیندازید. این اصطلاحات، مهم ترین جمله ها و عباراتی هستند که می توانید از آنها کمک بگیرید تا یک وعده غذایی را در رستوران مورد علاقه تان سپری کنید.

اصطلاحات کاربردی انگلیسی در رستوران

کلیات Generalities

این اصطلاحات مربوط به داخل رستوران نیستند و زمانی به کار برده می شوند که مثلا بخواهید رستوران خاصی را پیدا کنید. مثل:

Can you put me onto a high-class restaurant
می توانی یک رستوران با کلاس بهم معرفی کنی؟

I am looking for a restaurant specializing in Indian foods.
دنبال یک رستوران ویژه غذاهای هندی میگردم.

این نزدیکی ها دارند یک رستوران چینی راه می اندازند.
There’s a Chinese restaurant opening up nearby.

This restaurant is a bit pricey / expensive for me.این رستوران کمی برای من گران است.

This used to be my favorite restaurant, but the standard of cooking has fallen off recently.
سابق این رستوران مورد علاقه من بود، ولی کیفیت غذاهایش اخیراً پایین آمده است.

I prefer Iranian foods to foreign foods. How about you
من غذاهای ایرانی را به خارجی ترجیح می دهم. شما چی؟

I am starving/ starved. It’s time for dinner.
دارم از گرسنگی می میرم. دیگه وقت شام است.

?How about going to the new hamburger place for dinner
نظرت چیه برای شام به همبرگر فروشی جدید برویم

اصطلاحات انگلیسی رستوران

.Let’s have a snack/ a bite
بیا یک غذای مختصری بخوریم.

.If you eat a lot of junk food before lunch, you spoil your appetite
اگر قبل از ناهار زیاد هله هوله بخوری، اشتهایت کور میشه.


.I hear the chicken soup/chicken stew here is very delicious
شنیدم سوپ مرغ/ خورش مرغ اینجا خیلی خوشمزه است.


?How about going Dutch
می خواهی دُنگی حساب کنیم؟(هر کس پول خودش را حساب کنه)

 

اصطلاحات داخل رستوران

 

جمله هایی که در این بخش معرفی می کنیم، بخشی از اصطلاحات انگلیسی در رستوران هستند که وقتی داخل رستوران هستید کاربرد دارند:

Quick; bag that empty table over there
سریع بدو اون میز خالی را بگیر.

Could we have a table for two, please
میشه یک میز 2 نفره به ما بدهید؟

How often do you come to this restaurant
چند وقت یک بار به این رستوران می آیی؟

.I come here once a week
من هفته ای یک بار اینجا می آیم.

.I normally eat three meals a day
من معمولا روزی سه وعده غذا می خورم.

.I usually go without dinner
معمولا بدون شام سر می کنم.

What would you like to order, sir
قربان، چی سفارش می دهید؟

?Could I see the menu
صورت غذا لطفاً.

اصطلاحات در رستوران

I prefer to have soup as a starter/an appetizer
ترجیح می دهم پیش غذا سوپ بخورم.

I’d like a glass of orange juice, two fried eggs and some toast, please
لطفا یک لیوان آب پرتقال، دو تا تخم مرغ نیمرو و کمی نان تست بیاورید.

I would like to order boiled food because I have a bad cold
می خوام غذای آب پز سفارش بدم،آخه سرمای بدی خوردم.

I would like it rare/medium/well-done
دوست دارم کبابم نیم پز / معمولی/ کاملاً پخته باشد.

?Do you have soft drinks
نوشابه غیر الکلی دارید؟

Please bring me an extra coke, too
لطف کنید یک نوشابه اضافه هم برای من بیاورید.

Please bring me a fizzy/sparkling drink
لطفا برای من یک نوشیدنی گاز دار بیاورید.

.Please put an ice cube in it
لطفاً یک تکه یخ در آن بیاندازید.

?What dessert do you have for
دسر چی دارید؟

Thank you, we don’t anything else
ممنون، چیز دیگه ای نمی خواهیم.

Yum! This food tastes really delicious
به به ، این غذا واقعاً خوشمزه است.

Oh yuck! This food tastes awful
اَه، این غذا بد مزه است.

Would you please change these spoons? They’re dirty
میشه این قاشق ها را عوض کنید؟ آخه کثیف هستند.

This tea is too strong. Please make it weak
این چای خیلی پر رنگ است. لطفاً کم رنگش کنید.

I am going to pay the bill/check.
من صورتحساب را پرداخت می کنم.

Waiter, would you please bring the bill/check
گارسون، لطف کنید صورتحساب را بیاورید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *